به گزارش مجله خبری نگار، بهترین بازی تاریخ جام جهانی و شاید بهترین بازی تاریخ. فینال قطر همه چیزهایی که ما را عاشق فوتبال کرده داشت و هر چیزی که قبل از شروع بازی تصور نمیکردید در فینال جام جهانی رخ بدهد. این مسابقه فراتر از انتظارات بود.
لیونل مسی تنها بازیکن تیم ملی آرژانتین نبود که تلخی جام جهانی برزیل را در خاطر داشت. جام برای آنخل دیماریا در یکچهارمنهایی به خاطر مصدومیتش تمام شد و در این جام هم احتمال میرفت به فینال نرسد، چون در تمام بازیهای مراحل حذفی فقط هشت دقیقه به میدان رفت. او در تمام پیروزی ۳ بر صفر مقابل کرواسی در نیمهنهایی روی نیمکت بود. منتقدان آرژانتینی میگفتند لیونل اسکالونی باید تیمش را ۲-۵-۳ بچیند، چون دیماریا آماده نیست. نیازی به نگرانی نبود و دیماریا هر بار که صاحب توپ شد، ترسناک بود. از عثمان دمبله پنالتی گرفت، گل دوم را زد و یک لایی زیبا به اورلین شوامنی انداخت. مسی تیتر اول میشود، اما خودش نخستین کسی است که اعتراف میکند دیماریا نقش مهمی در رسیدن او به قهرمانی کوپا امریکا و جام جهانی داشته، شاید اگر آمادگی لازم را داشت که تا پایان در زمین بماند، کار فرانسه به وقت اضافه هم نمیکشید.
آیا واقعاً بحث بهترین بازیکن تاریخ تمام شد؟ آیا طرفداران کریستیانو رونالدو هم اعتراف میکنند لیونل مسی بهترین بازیکن تاریخ است؟ شاید نه، اما چه اهمیتی دارد؟ جایگاه مسی در قله تاریخ فوتبال دیگر محل منازعه نیست. همیشه میگفتند با تیم ملی آرژانتین کاری نکرده، اما در فاصله ۱۸ ماه کوپا امریکا و جام جهانی را برد و در هر دو تورنمنت بهترین بود. او در ۲۶ بازی در جام جهانی روی ۲۱ گل نقش مستقیم داشته و در هر دو رکورددار است ضمن اینکه تنها کسی است که در یک جام جهانی در مرحله گروهی، یکهشتمنهایی، یکچهارمنهایی، نیمهنهایی و فینال گل زده. بیشتر؟ در همه بازیهایش در مراحل حذفی بهترین بازیکن زمین شد. او ۳۵ سال دارد، اما مسی ابرانسان است، محمد علی کلی در بوکس، مایکل جردن در بسکتبال، تایگر وودز در گلف و رافائل نادال در تنیس. واقعاً چیزی نمانده که مسی به آن برسد، چیزی نمانده که درباره مسی گفته شود، او جاودان است، او بهترین بازیکن تاریخ است.
لیونل اسکالونی نمیتوانست حسش از رسیدن آرژانتین به فینال را توصیف کند، حالا ببینید چه حسی دارد. در ۴۴ سالگی جوانترین مربی قهرمان جهان بعد از هموطنش سزار لوییس منوتی در ۳۹ سالگی است. یک سال بعد از آنکه به ۲۸ سال ناکامی آرژانتین در رسیدن به جامهای ملی، بزرگترین دستاورد زندگیاش را کسب کرد. او مسی را داشت، اما یادتان نرود مربیهای زیاد دیگری هم این فرصت را داشتند و نتوانستند از این نابغه درست استفاده کنند. کار اسکالونی فوقالعاده است، او وارث تیمی شد که از حذف به وسیله فرانسه در یکهشتمنهایی جام جهانی قبل ویران شده بود، اما در این فینال مچ دیدیه دشان را با ترکیبی از تاکتیک و انگیزه خواباند.
در پنالتی قطعاً شانس مهم است، اما مثل بازی با هلند در یکچهارمنهایی با تعویضهای مهم تیمش را زنده کرد بخصوص آوردن لئاندرو پاردس که ورق بازی را به نفع آرژانتین برگرداند. روحیه اتحادی که اسکالونی در تیم ملی کشورش به وجود آورد، شبیه روحیه تیمهای باشگاهی بود. چهار سال پیش از انتصاب او خوشحال نشدند، اما حالا دومین لیونل محبوب کشورش است!
عثمان دمبله باروحیه به قطر آمد به خاطر تحولی که در بارسلونا داشت. خیلیها تصور میکردند یکی از بهترینهای تورنمنت میشود. اما انتظارات را برآورده نکرد و در هفت بازی فقط دو پاس گل داد. در فینال از همه بدتر بود، شاید بیماری یا مصدومیت نقش داشت. تنها ۱۷ بار توپ را لمس کرد و فقط یک بار وارد یک سوم دفاعی آرژانتین شد. یک پنالتی داد و دشان با بیرون کشیدنش در دقیقه ۴۱ به او لطف کرد. البته دمبله ۲۵ سال بیشتر ندارد و هنوز وقت دارد استعداد کلاس جهانیاش را شکوفا کند، اما شاید خلاصی از ضربه روحی این جام بیشتر از مصدومیتهای متعدد طول بکشد.
اگر درخشش مسی و امباپه نبود، الکسیس مک آلیستر میتوانست بهترین بازیکن زمین شود. او خستگیناپذیر در وسط زمین تلاش کرد و مشکلات زیادی بین خطوط فرانسه به وجود آورد ضمن اینکه پاس گلی عالی به دیماریا داد. حالا شاید نگه داشتن او برای برایتون سخت باشد و میتوانند بابت یکی از پدیدههای جام جهانی پول خوبی بگیرند.
نیکلاس اوتامندی در این تورنمنت عالی بود و با فاصله بهترین مدافع تیم به حساب میآمد برای همین شایسته تشویق پرشور هواداران در زمان کسب مدال بود. اما خوششانسی آورد که تیمش قهرمان شد، او به فرانسه اجازه داد به بازی برگردد، ابتدا توپ را به راندال کولو موانی لو داد و بعد مرتکب پنالتی شد. بعد از آن پنالتی، آرژانتین ۲۰ دقیقه تمرکز نداشت و اگر اسکالونی نبود، شاید دیگر به دست نمیآورد.
امیلیانو مارتینس کمی دیوانه است همانطور که کارهایش در جشن بعد از بازی نشان داد، اما این دیوانگیها بیدلیل نیست. او یکی از ارکان قهرمانی آرژانتین بود. نه تنها با غلبه روانی بر کومان و شوامنی باعث شد پنالتیهای آنها گل نشود بلکه با مقاومت در برابر ضربه کولو موانی در آخرین ثانیههای وقت اضافه باعث کشیده شدن کار به پنالتی شد. البته رفتار درستی نداشت، چه در ضربات پنالتی و چه تمسخر امباپه غیراخلاقی و غیرضروری بود. البته با این کارها بخصوص در پنالتیها به تیمش روحیه داد و در نهایت بهترین دروازهبان تورنمنت شد.
در آستانه فینال فرانسه و آرژانتین، امباپه قدرت فوتبال امریکای جنوبی را زیر سؤال برد و گفت برزیل و آرژانتین به اندازه تیمهای اروپایی بازیهای سطح بالا انجام نمیدهند. امیلیانو مارتینس در کنفرانس خبری پاسخ داد: «او چیز زیادی از فوتبال نمیداند. هرگز در امریکای جنوبی بازی نکرده و بهتر است درباره چیزی که نمیداند، حرف نزند. اما مهم نیست، ما تیم بزرگی هستیم، همه این را میدانند.»
اگر یک بازی باشد که هیچ کدام از دو تیم شایسته باخت نبودند، همین بازی بود. در نهایت فرانسه به خاطر پنالتی دو بازیکن جوانی که در بازگشتش نقش مؤثری داشتند، باخت. کومان با ورود به زمین خط دفاع آرژانتین را به هم ریخت و شوامنی در ۲۰ دقیقه پایانی وقت معمول فرمانده مرکز زمین بود. شاید بعدها حسرت این ضربات را بخورند، اما باید به این بازی افتخار کنند.